کتابخانه عمومی سلمان فارسی گلبهار

وبلاگی درباره ی کتابخانه سلمان فارسی و فعالیتهای این کتابخانه

کتابخانه عمومی سلمان فارسی گلبهار

وبلاگی درباره ی کتابخانه سلمان فارسی و فعالیتهای این کتابخانه

این وبلاگ برای معرفی کتابخانه عمومی سلمان فارسی گلبهار در فضای مجازی و ارتباط با اعضای کتابخانه و همه دوستداران کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است.
شرایط عضویت:
ارائه کارت ملی
یک قطعه عکس جدید
پرداخت مبلغ حق عضویت سالانه (8000 تومان)
پرکردن فرم عضویت
نشانی:
گلبهار-میدان غدیر-غدیر 1-طبقه تحتانی مسجد حضرت زین العابدین(ع)
تلفن: 38323239- 051
ساعت کاری کتابخانه در نیمه اول سال: شنبه تا 5شنبه 8 صبح الی19
ساعت کاری کتابخانه نیمه دوم سال:شنبه تا 5شنبه 7:30صبح الی 18
ساعت کاری روز 5شنبه کتابخانه از 8 صبح الی 13 می باشد.

بایگانی

کرامتی از زندگی امام هادی(ع) از زبان مقام معظم رهبری

پنجشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۲۹ ق.ظ

حدیثی درباره ی کودکی حضرت هادی است، که نمی دانم شنیده اید یا نه؛ وقتی معتصم در سال ۲۱۸ هجری، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادی که در آن وقت شش ساله بود، به همراه خانواده اش در مدینه ماند. پس از آن که حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس وجو کرد و وقتی شنید پسر بزرگ حضرت جواد، علی بن محمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است؛ ما باید به فکرش باشیم. معتصم شخصی را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آن جا کسی را که دشمن اهل بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد.این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکی از علمای مدینه را به نام «الجنیدی»، که جزو مخالف ترین و دشمن ترینِ مردم با اهل بیت علیهم السّلام بود - در مدینه از این قبیل علما آن وقت بودند - برای این کار پیدا کرد و به او گفت من مأموریت دارم که تو را مربی و مؤدبِ این بچه کنم، تا نگذاری هیچ کس با او رفت و آمد کند و او را آن طور که ما می خواهیم، تربیت کن. اسم این شخص - الجنیدی - در تاریخ ثبت است. حضرت هادی هم - همان طور که گفتم - در آن موقع شش سال داشت و امر، امر حکومت بود؛ چه کسی می توانست در مقابل آن مقاومت کند.بعد از چند وقت یکی از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدی را دید و از بچه یی که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد. الجنیدی گفت: بچه؟! این بچه است؟! من یک مسأله از ادب برای او بیان می کنم، او باب هایی از ادب را برای من بیان می کند که من استفاده می کنم! این ها کجا درس خوانده اند؟! گاهی به او، وقتی می خواهد وارد حجره شود، می گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو - می خواسته اذیت کند - می پرسد چه سوره یی بخوانم. من به او گفتم سوره ی بزرگی؛ مثلاً سوره ی آل عمران را بخوان؛ او خوانده و جاهای مشکلش را هم برای من معنا کرده است! این ها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟!ارتباط این کودک - که علی الظاهر کودک است، اما ولی اللَّه است؛ «وآتیناه الحکم صبیّا» با این استاد مدتی ادامه پیدا کرد و استاد شد یکی از شیعیان مخلص اهل بیت!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۱۶
فاطمه فاضلی مقدم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی