رحمت الله فتاحی، معلم دانشگاه فردوسی مشهد: این روزها و در پی مرگ هزاران انسان در کشورهای مختلف از جمله ایران، جامعه جهانی تلاش می کند به عمق فاجعه بیماری ویرانگر کرونا پی برد. عمق این فاجعه آنست که چندین میلیون نفر درگیر این ویروس هولناک شده و چند صد هزار نفر نیز گرفتار مرگ شده اند، مناسبات و تعاملات اجتماعی و اقتصادی در سطوح گوناگون (از روابط خانوادگی تا تعاملات بین المللی) به تعطیلی کشیده شده، و میلیونها نفر کار خود را از دست داده و گرفتار فقر شده اند، می توان به عمق فاجعه پی برد. فعالیت نظام آموزشی نیز، از مهد کودکها گرفته تا دانشگاهها) دچار وقفه شده و آینده میلیونها نفر در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. اکنون بسیاری از افراد جامعه آگاه شده اند که این بحران پیامدهای گسترده، درازمدت و در برخی موارد، غیرقابل پیش بینی و غیرقابل جبران دارد. این بحران پیر و جوان، فقیر و غنی، بیسواد و تحصیلکرده نمی شناسد و پیامدهایش گریبانگیر همه قشرهای جامعه شده است. ویژگی عمده بحران شیوع کرونا، عینی بودن پیامدهای آن، از جمله تعطیلی ادارات، شرکتها، کارخانه ها، مؤسسه های آموزشی، و در نتیجه، گسترش بیکاری و فقر است. این را بخش عمده ای از مردم درک کرده اند.
اما در مقایسه با بحران کرونا، بحرانهای دیگری نیز وجود دارد که دامنگیر جامعه شده و بسیار ویرانگرتر و هولناک تر هستند. پیامدهای این بحرانها بس ناگوارتر است به شکلی که تاکنون توانسته بنیاد جامعه و خانواده را درهم بکوبد و نابود کند. با این حال، به دلیل آنکه اینگونه بحرانها را، در مقایسه با گسترش بیماری کرونا، نمی توان عینا مشاهده کرد، مورد غفلت جامعه و دولت قرار گرفته و می گیرد.
مهمترین این بحرانها، "بحران ناآگاهی فردی و اجتماعی" است. ناآگاهی ریشه و عامل بسیاری از بحرانهای دیگر است و تا زمانی که با آن مبارزه نکنیم، مانند مبارزه با ویروس کرونا، همچنان شیوع می یابد و قربانی می گیرد. ناآگاهی به این معناست که فرد و جامعه توان شناخت و تشخیص درست مسائل را ندارند و در نتیجه، دچار انواع اشتباهها و انحرافها، و سرانجام گرفتار آسیب حتی جدی می شوند. به بیان دیگر، پیامدهای ناآگاهی بسیار گسترده تر و ویرانگرتر از بیماری کروناست. هنگامی که فرد، به هر دلیل، در ناآگاهی بماند، اندیشه ها و رفتارهایش می تواند پیامدهای ناگواری نه تنها برای خود وی، بلکه برای جامعه داشته باشد.