کتابخانه عمومی سلمان فارسی گلبهار

وبلاگی درباره ی کتابخانه سلمان فارسی و فعالیتهای این کتابخانه

کتابخانه عمومی سلمان فارسی گلبهار

وبلاگی درباره ی کتابخانه سلمان فارسی و فعالیتهای این کتابخانه

این وبلاگ برای معرفی کتابخانه عمومی سلمان فارسی گلبهار در فضای مجازی و ارتباط با اعضای کتابخانه و همه دوستداران کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است.
شرایط عضویت:
ارائه کارت ملی
یک قطعه عکس جدید
پرداخت مبلغ حق عضویت سالانه (8000 تومان)
پرکردن فرم عضویت
نشانی:
گلبهار-میدان غدیر-غدیر 1-طبقه تحتانی مسجد حضرت زین العابدین(ع)
تلفن: 38323239- 051
ساعت کاری کتابخانه در نیمه اول سال: شنبه تا 5شنبه 8 صبح الی19
ساعت کاری کتابخانه نیمه دوم سال:شنبه تا 5شنبه 7:30صبح الی 18
ساعت کاری روز 5شنبه کتابخانه از 8 صبح الی 13 می باشد.

بایگانی

معرفی کتاب صدای سبز علی موسوی گرمارودی

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ب.ظ

برای کتابِ شاعری چون «سیدعلی موسوی گرمارودی» به سختی می‌توان خلاصه نوشت. همین‌قدر می‌توان گفت برخی از اشعار او به تنهایی، برای کارنامه شاعریِ او کافی‌ست. از نوجوانی با برخی از اشعارش مانوس بوده‌ایم اما هنوز از خوانِشِ آن‌ها به وجد می‌آییم. و گاهی با خود می‌گوییم: ای کاش فقط همین یک جمله را من سروده بودم!
«صدای سبز» عنوان کتابی است که شاعر، بر بِه‌گزیده شعرهای خویش، به همراه هشتاد شعرِ نوسروده‌اش نام نهاده است. این کتاب با یک گفتگو، با عنوان «جوشش و کوشش در شعر» و همچنین با مقدمه ارزشمند استاد بهاءالدین خرمشاهی و نقد دیگر نخبگان شعریِ معاصر بر شعرِ نخبه‌ی گرمارودی، آغاز می‌گردد و شامل مجموعه‌ای از اشعار ایشان در قالبِ: آزاد، نیمایی، چکامه، قطعه، غزل، مثنوی، مسمّط، رباعی و... است که نشانه‌ی مختصری از تواناییِ شعری او در قالب‌های متنوع است؛ اما هنگامی که به دریای شعریِ او می‌نگریم درمی‌یابیم که شعر او فراتر از این ستایش‌هاست.

احتمالا شعر «در سایه‌سار نخل ولایت» که در ثنای حضرت علی(ع) سروده شده را به فراخور آن‌که در کتاب درسی‌مان آمده خوانده باشیم، آن‌جا که می‌گوید: «شعرِ سپید من، روسیاه ماند/که در فضای تو به بی‌وزنی افتاد» اما حقیقت آن است که کمتر شعری را در مدحِ ائمه معصوم، چنین سپیدرو می‌یابیم. از طرفی باید اعتراف نمود که شعرهای دینی و شیعیِ او(مانند «خط خون»، «ساقیِ حق»، «سپیده هشتم» و...) که در اوج قله شعریِ ما جلوه می‌نماید فرصتِ جلوه‌گری را از دیگر اشعار درخشان او ربوده است که اگر بی‌غَرَض و بدون پیش‌داوری سراغ اشعار درخشان او مانند: «حماسه درخت»، «وانگرش»، «دریغا تنهاییِ انسان»، «مومیایی»، «خیال‌های قطبی» و... برویم، حاصلِ عرق‌ریزانِ روحیِ او را پُربارتر از سروده‌های برخی شاعرانِ مطرح معاصر خواهیم یافت؛ که او اندیشه و کلام را، خصوصا در شعرِ آزادش، به زیبایی در هم تنیده و بارور ساخته است. اشعار گرمارودی، رستاخیزی از کلمات و واژگان است که او به حق هر واژه را در جایگاهِ واقعی خودش و آن‌جا که بایدش محشور نموده است. زیبایی این فراز از شعر «حماسه درخت»اش را با هم احساس کنیم:

«...غرور، تیری بود
         و مگر واژگون بر کمان نهاده بودم
  که تا از شَست، رَست
              هم بر سینه‌ی من نشست...»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۵
فاطمه فاضلی مقدم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی